هر جایی که هستی، بدون مراجعه به آزمایشگاه، تست کرونا بده!
تست کرونا در محلتا دیر نشده علائمت رو به متخصص گوش، حلق و بینی بگو و مشاورۀ آنلاین بگیر
دریافت مشاورهحلق و دهان، دروازۀ بدن هستن. وجود مشکل در اونها برای بقیۀ اندامها هم مشکل ایجاد میکنه. تا دیر نشده علائمت رو به متخصص گوش، حلق و بینی بگو و مشاورۀ آنلاین بگیر
دریافتِ مشاورهعلتهای مشاهدۀ خون در مدفوع میتواند هموروئید، بواسیر، کولیت روده و… باشه. برای تشخیص و درمان درست و به موقع، تا دیر نشده علائمت رو به متخصص گوارش بگو و مشاورۀ آنلاین بگیر
دریافت مشاورهاختلال خواب اگه جدی گرفته نشه، سلامت جسم و روان رو درگیر میکنه. تا دیر نشده علائمت رو به متخصص اعصاب و روان بگو و مشاورۀ آنلاین بگیر
دریافت مشاورهدردهای اسکلتی یکی از شایعترین علائم ایرانیهاست، تا دیر نشده علائمت رو به متخصص طب فیزیکی و توانبخشی بگو و مشاورۀ آنلاین بگیر
دریافت مشاورهسردرد علتهای مختلفی داره؛ از اضافه وزن گرفته تا اختلال در هورمونها. برای تشخیص درست علت سردردت تا دیر نشده علائمت رو به متخصص مغز و اعصاب بگو و مشاورۀ آنلاین بگیر
دریافت مشاورهسرطان معده سومین سرطان شایع ایران است. همین حالا علائمت رو به متخصص گوارش بگو و مشاورۀ آنلاین بگیر
دریافتِ مشاورهتا دیر نشده علائمت رو به متخصص گوش، حلق و بینی بگو و مشاورۀ آنلاین بگیر
دریافت مُشاورهتا دیر نشده علائمت رو به متخصص ریه بگو و مشاورۀ آنلاین بگیر
دریافت مشاورهتا دیر نشده علائمت رو به کارشناس روانشناس بگو و مشاورۀ آنلاین بگیر
دریافت مشاورهسلام به همه کسانی که دوست دارند بهتر زندگی کنن و تو این مسیر تلاش می کنن
من ۵۱ سالمه در خانواده مادرسالار تا سن ۱۴ سالگی رشد کردم ولی چه رشدی که فقط دلهره، ترس , اضطرابT مهمان همیشگی منِ کودک بود.
تو همون سن ازدواج کردم و تا سن ۲۱ سالگی ۳ فرزند داشتم؛ این در حالی بود که همش نگران خانواده خودم بودم و حرف مادر و رضایت اون اولویت زندگی من بود و من قربانی این زندگی شده بودم. بعد از چند سال به شهر برگشتیم و کم کم در سن ۴۰ سالگی با وقفه بسیار احساس کردم یه جای کار درست نیست.
افسرده و سرخورده شده بودم؛ شروع کردم به پیگیری؛ پیش روانشناس می رفتم. از خانواده خودم (پدری)فاصله گرفتم چون کم کم بین من جدید و منی که از قبل می شناختن فاصله افتاد و برای اونها قابل پذیرش نبود. تونستم خودم، بچه هام و همسرم رو ببینم.
بارها و بارها بخاطر اینکه هیچ نتیجه ای نمی گرفتم و فقط گوینده داستان زندگیم بودم از روانشناسی به روانشناس دیگه می رفتم تا کسی پیدا بشه به من کمک کنه.
کم کم احساس کردم خودم باید و می تونم مشکل خودم رو پیدا کنم و باید انقدر پی گیر بشم تا گره باز بشه.
شروع کردم کلاس روانشناسی رفتن؛ کتابهای روانشناسی خوندن و پیج های روانشناسان مطرح رو دنبال کردن و گاهی تو بعضی از اونها یه گره باز می شد.
الان ایراد ها رو پیدا کردم، حتی منشا اونها رو فهمیدم از کجاست و نیمی از راه رو رفتم. کم کم دارم اونها رو عمل می کنم.
خیلی هنوز راه دارم ولی از آنجایی که الان هستم خوشحالم و حال بهتری نسبت به خودم دارم.
اینها رو گفتم که بگم برای حال خوب باید زمان گذاشت، پی گیر بود و مطمئن بود که می شه بهتر زندگی کرد.
به امید حال خوب برای تمام مردم دنیا
داستان یکی از کاربران محترم درمانکده را خواندید که به قلم خودشان تحریر شده بود.
مشاهدۀ تمام داستانهای کاربران