هر جایی که هستی، بدون مراجعه به آزمایشگاه، تست کرونا بده!
تست کرونا در محلتا دیر نشده علائمت رو به متخصص گوش، حلق و بینی بگو و مشاورۀ آنلاین بگیر
دریافت مشاورهحلق و دهان، دروازۀ بدن هستن. وجود مشکل در اونها برای بقیۀ اندامها هم مشکل ایجاد میکنه. تا دیر نشده علائمت رو به متخصص گوش، حلق و بینی بگو و مشاورۀ آنلاین بگیر
دریافتِ مشاورهعلتهای مشاهدۀ خون در مدفوع میتواند هموروئید، بواسیر، کولیت روده و… باشه. برای تشخیص و درمان درست و به موقع، تا دیر نشده علائمت رو به متخصص گوارش بگو و مشاورۀ آنلاین بگیر
دریافت مشاورهاختلال خواب اگه جدی گرفته نشه، سلامت جسم و روان رو درگیر میکنه. تا دیر نشده علائمت رو به متخصص اعصاب و روان بگو و مشاورۀ آنلاین بگیر
دریافت مشاورهدردهای اسکلتی یکی از شایعترین علائم ایرانیهاست، تا دیر نشده علائمت رو به متخصص طب فیزیکی و توانبخشی بگو و مشاورۀ آنلاین بگیر
دریافت مشاورهسردرد علتهای مختلفی داره؛ از اضافه وزن گرفته تا اختلال در هورمونها. برای تشخیص درست علت سردردت تا دیر نشده علائمت رو به متخصص مغز و اعصاب بگو و مشاورۀ آنلاین بگیر
دریافت مشاورهسرطان معده سومین سرطان شایع ایران است. همین حالا علائمت رو به متخصص گوارش بگو و مشاورۀ آنلاین بگیر
دریافتِ مشاورهتا دیر نشده علائمت رو به متخصص گوش، حلق و بینی بگو و مشاورۀ آنلاین بگیر
دریافت مُشاورهتا دیر نشده علائمت رو به متخصص ریه بگو و مشاورۀ آنلاین بگیر
دریافت مشاورهتا دیر نشده علائمت رو به کارشناس روانشناس بگو و مشاورۀ آنلاین بگیر
دریافت مشاورهاواخر سال 1400 بود که کرونا روز به روز قوی تر میشد و هر روز آمار فوتی ها بیشتر میشد.
یادمه نزدیکای عید بود که به شدت مریض شدم ، هیچی نمیتونستم بخورم ولی استفراغ و اسهال داشتم واقعا نمیدونم معدم از کجا میاورد!
نزدیک 5 روز بود که وضعیتم همین بود که یکی از آشناها گفت تست کرونا بده ولی من چون خیلی میترسیدم که جوابش مثبت بشه امتنا میکردم و میگفتم یه سرما خوردگی سادس و خوب میشم در حالی ک میدونستم این شرایط عادی نیست.
چند روز بعد تنهایی و به هزار زور و زحمت مراجعه کردم به نزدیک ترین درمانگاه که تست بدم و چند دقیقه بعدم جوابش بگیرم؛ جواب مثبت بود.
اون لحظه خیلی سخت و تلخ بود اون موقع انقدر آمار فوتی ها بالا بود که تفکر عام بر این بود که ابتلا مساوی با مرگه.
خلاصه به هر زور و زحمتی خودمو جمع کردم و برگشتم خونه. خانوادهام چون به کرونا داشتنم شک داشتن از روز اول اتاقم رو جدا کردن و فقط برای ناهار و شامی که نمیتونستم بخورم وارد اتاق میشدن.
روزها گذشت نزدیک 14 روز تو خونه بودم و بیشتر از مریضیم افسرده شده بودم که چرا همش تو یه اتاق 24 متری حبسم. شبا خواب نداشتم و نزدیک 4 کیلو وزن کم کرده بودم؛ صورتم آب شده بود واقعا روزای سختی بود من خودمو باخته بودم.
خیلی با خودم فکر میکردم ک شاید آخر راهه و زندگیم به پایان رسیده، خیلی شبا میترسیدم بخوابم و بیدار نشم ولی با وجود همه این سختی ها کم کم حالم بهتر شد.
از روز 12هم تونستم غذای بیشتری بخورم یه جورایی اشتهام بهتر شد و شبا بهتر میخوابیدم. چند روز بعد اسهال و استفراغ هم کلا قطع شد و این موضوع خیلی بهم امید داد. خلاصه رفته رفته من شدم همون آدم سابق ولی هر وقت به اون روزا فک میکنم خدا رو شکر میکنم چون سخت ترین و بدترین مریضیه دوران زندگیم بود و من به کل خودمو باخته بودم ولی در نهایت نتیجه چیز دیگه ای بود.
داستان یکی از کاربران محترم درمانکده را خواندید که به قلم خودشان تحریر شده بود.
مشاهدۀ تمام داستانهای کاربران