وسواس تقارن (Symmetry OCD) یکی از انواع اختلال وسواس فکری-عملی (OCD) است که با نیاز شدید به تعادل، نظم، تقارن و دقت شناخته میشود. افراد مبتلا به این نوع وسواس، افکار یا احساسات مزاحمی دارند مبنی بر اینکه چیزی «اشتباه» یا «ناقص» است؛ مگر اینکه اشیا یا حرکات کاملا متقارن و همراستا باشند. این وضعیت منجر به رفتارهای وسواسی مانند مرتب کردن مکرر وسایل، تراز کردن اشیا یا انجام کارها به شکل متقارن میشود تا اضطراب کاهش یابد. در ادامه این مقاله از مجله درمانکده به بررسی چیستی وسواس قرینه، انواع آن و روشهای درمان میپردازیم.
فهرست محتوا
وسواس تقارن چیست؟
همانطور که اشاره شد، اختلال وسواس تقارن شامل دقت زیاد، تمرکز وسواسگونه و احساس ناراحتی شدید نسبت به چیزهایی است که نامتعادل یا نامتقارن به نظر میرسند. در این نوع وسواس، تقارن به این معناست که اشیا یا احساسات باید دقیقا بازتاب یکدیگر باشند؛ یعنی نوعی تعادل کامل ایجاد شود که هر ۲ طرف کاملا مشابه از نظر ظاهر یا احساس باشند.
نیاز به نظم و تقارن در این نوع وسواس فکری میتواند شامل اشیا در میدان دید فرد و حتی احساسات یا حسهای بدنی نیز شود و چنان فراگیر باشد که در زندگی روزمره اختلال ایجاد کند. مانند سایر اشکال وسواس فکری-عملی، وسواس تقارن با چرخهای از افکار مزاحم (وسواسها) و رفتارهای تکراری (اجبارها) مشخص میشود.
وسواس تقارن و نظم ممکن است در مواردی ساده مانند کج بودن یک قاب عکس، مرتب نبودن یک دسته کتاب یا حتی احساس فیزیکی متفاوت بودن یک طرف بدن نسبت به طرف دیگر بروز کند. اضطرابی که توسط اشیا یا احساسات نامتقارن ایجاد میشود، ممکن است چنان شدید باشد که تمرکز و انجام فعالیتهای روزمره را بدون انجام اعمال اجباری غیرممکن کند.
دقت داشته باشید که وسواس فکری-عملی (OCD) با اختلال شخصیت وسواسی جبری (OCPD) متفاوت است. شباهت اسمی این ۲ اختلال ممکن است باعث سردرگمی شود. اختلال شخصیت وسواسی-جبری نوعی اختلال شخصیت است که با ویژگیهایی مثل کمالگرایی افراطی، سختگیری اخلاقی، نیاز به نظم شدید و کنترلگری بالا مشخص میشود.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی-جبری معمولا رفتار خود را درست و منطقی میدانند و برخلاف مبتلایان به انواع وسواس فکری-عملی، از افکار و اعمالشان احساس ناراحتی نمیکنند. بدینترتیب، اگرچه واژههای «وسواسی» و «جبری» در هر ۲ اختلال دیده میشوند؛ اما نباید این ۲ را یکی دانست.

انواع بیماری وسواس تقارن
همانطور که اشاره شد، افراد مبتلا به اختلال وسواس تقارن افکاری مزاحمی درباره ناهماهنگی یا عدم تقارن تجربه میکنند. انواع اختلال وسواس تقارن عبارتاند از:
- مرتبسازی و چیدمان: در این نوع وسواس، فرد اشیا را به شیوهای خاص یا طبق الگویی مشخص مرتب میکند تا به تقارن دست یابد.
- وسواس تراز بودن: در این اختلال فرد میل شدیدی به همراستایی دقیق اشیا مانند صاف بودن قاب عکس یا فاصلهی مساوی بین اشیا دارد.
- شمارش و برابر کردن: در این نوع وسواس شخص ممکن است احساس کند باید کارها را به تعداد زوج انجام دهد یا تا زمانی که «حس درستی» پیدا کند ادامه دهد.
- تعادل حسی: نیاز به تجربه حس فیزیکی متقارن، مثل لمس کردن هر ۲ طرف بدن به صورت برابر.
انواع افکار مزاحم رایج در اختلال وسواس تقارن عبارتاند از:
- احساس نیاز به تطابق احساسات یا حرکات یک سمت بدن با احساسات یا حرکات سمت دیگر
- احساس نیاز به مرتب کردن اشیا به صورت منظم و گاهی به صورت کاملا متقارن
- احساس نیاز به راه رفتن به شکل کاملا متعادل
- افکار مزاحم درباره متقارن نبودن ویژگیهای صورت مانند چشمها، گوشها و سوراخهای بینی
- احساس نیاز به تقسیم غذا به قسمتهای کاملا مساوی یا ظاهر متعادل غذا
این وسواسها میتوانند بسیار آزاردهنده باشند. در نتیجه، ممکن است فرد برای کاهش اضطراب یا جلوگیری از وقوع اتفاقی ناخوشایند، به انجام رفتارهای تکراری روی بیاورد که عبارتاند از:
- مرتب کردن وسایل تزئینی یا دکور منزل به صورت متقارن و هندسی
- اندازهگیری یا بررسی ذهنی برای اطمینان از متقارن بودن اشیا
- انجام مجدد یک حرکت در سمت دیگر بدن برای ایجاد حس تعادل
- راه رفتن به شکلی که هر ۲ پا احساس مشابهی داشته باشند
- چیدن کتابها بر اساس ارتفاع و در یک جهت
- پارک کردن دقیق خودرو به صورتی که درست در مرکز جای پارک قرار بگیرد
علت وسواس تقارن چیست؟
علت دقیق بروز این اختلال هنوز مشخص نشده است. با این حال پژوهشگران حدس میزنند که عوامل زیر در بروز این اختلال موثر هستند:
۱. عوامل ژنتیکی و ارثی
پژوهشها نشان میدهند که عوامل ژنتیکی نقش قابل توجهی در بروز علائم وسواس مرتبط با تقارن دارند. مطالعات روی دوقلوها نشان داد که تقریبا ۵۰ درصد از خطر ابتلا به انواع وسواس به ژنتیک مربوط است.
۲. ناهنجاریهای نوروبیولوژیکی
مطالعات تصویربرداری عصبی ناهنجاریهایی را در نواحی خاصی از مغز شناسایی کردهاند که با علائم وسواس تقارن مرتبط هستند. افزایش فعالیت در قشر اوربیتوفرونتال (Orbitofrontal)، قشر سینگولیت قدامی (Anterior Cingulate) و گانگلیونهای پایه (Basal Ganglia) مشاهده شده است. این نواحی در تصمیمگیری، تشخیص خطا و شکلگیری عادتها نقش دارند و ممکن است به احساس دائمی ناتمامی و نیاز به تقارن منجر شوند.
۳. عوامل شناختی و روانشناختی
افرادی که علائم مرتبط با وسواس تقارن دارند، اغلب دچار تحریفهای شناختی مانند کمالگرایی و ناتوانی در تحمل عدم قطعیت هستند. این باورهای ناسازگار میتوانند موجب اضطراب شدید در مواجهه با شرایط نامتقارن یا نامرتب شوند. این ناراحتی معمولا بهطور موقت و با رفتارهای وسواسی که با هدف بازگرداندن تقارن انجام میشوند، کاهش مییابد.
۴. تاثیرات محیطی و رشدی
عوامل محیطی از جمله تجربههای اولیه زندگی و تاثیرات فرهنگی، میتوانند در بروز علائم وسواس قرنیه نقش داشته باشند. برای مثال، رشد در محیطی که نظم و کمالگرایی در آن ارزشگذاری میشود، میتواند رفتارهای وسواسی مرتبط با تقارن را تقویت کند. همچنین وقایع استرسزا یا تجربههای آسیبزا ممکن است در افراد مستعد، این علائم را تحریک یا تشدید کنند.
۵. الگوهای نوروشناختی
برخی پژوهشگران بر این باور هستند که علائم این بیماری از اختلال در سیستمهای مغزی مرتبط با تشخیص و اصلاح خطا ناشی میشوند. در این الگو، مغز فرد دارای سیستم تشخیص خطای بیشفعال است که به درستی تکمیل وظایف را ثبت نمیکند و در نتیجه، احساس مداوم «ناتمامی» یا «درست نبودن» ایجاد میشود. این وضعیت ممکن است به رفتارهای تکراری برای ایجاد حس قرینه بودن منجر شود.

علائم وسواس تقارن
علائم شایع این اختلال عبارتاند از:
- چینش وسواسی: مرتبسازی مکرر اشیا مانند کتابها، مبلمان یا وسایل تزئینی تا زمانی که کاملا هماهنگ و متقارن به نظر برسند.
- احساسات درست بودن: احساس مداوم اینکه چیزی ناقص یا اشتباه است؛ مگر اینکه اشیا یا اعمال با استاندارد شخصی دقت و درستی همخوانی داشته باشند.
- حرکات آیینهای: تکرار حرکات یک سمت بدن برای مطابقت با سمت دیگر.
- وسواس در نوشتن یا تایپ: نوشتن مجدد کلمات یا جملات بارها و بارها برای اطمینان از تعادل و مرکزیت آنها روی صفحه.
- عادتهای خوردن متقارن: چیدن غذا به گونهای که قسمتهای برابر در هر ۲ سمت بشقاب باشد یا خوردن غذاها به ترتیب خاصی برای حفظ تعادل.
- بررسی ذهنی مکرر: بررسی مداوم اینکه آیا چیزی درست احساس میشود یا خیر.
درمان وسواس تقارن
راهکارهای درمانی برای این اختلال عبارتاند از:
۱. مواجهه و جلوگیری از پاسخ (ERP)
مواجهه و جلوگیری از پاسخ موثرترین درمان برای اختلال احتکار و بسیاری از زیرگروههای اختلال وسواس فکری-عملی مانند وسواس تقارن و وسواس جنسی بوده و شامل ۲ بخش اصلی است:
- مواجهه: روبهرو شدن تدریجی با محرکهای ترسناک مثلا عمدا نامرتب کردن اشیاء
- جلوگیری از پاسخ: خودداری از انجام رفتارهای وسواسی
این رویکرد به بیماران کمک میکند تا به موقعیتهای اضطرابزا عادت کنند و میل به انجام اعمال وسواسی کاهش یابد.
۲. درمان شناختی رفتاری (CBT)
درمان شناختی-رفتاری بر شناسایی و به چالش کشیدن افکار تحریفشده تمرکز دارد. برخی افراد ممکن است احساس کنند که روشهای معمول درمان شناختی-رفتاری برای آنها موثر نیست؛ بنابراین در چنین مواردی، از روش مواجهه و جلوگیری از پاسخ استفاده میشود.
۳. مداخلات مبتنی بر ذهنآگاهی
تمرینهای ذهنآگاهی مانند مدیتیشن و تمرینهای تنفسی میتوانند به عنوان درمانهای مکمل برای انواع وسواس مفید باشند. این تکنیکها افراد را تشویق میکنند تا افکار مزاحم را بدون قضاوت مشاهده کرده و آنها را بپذیرند و میل به انجام رفتارهای وسواسی برای کاهش اضطراب را کاهش دهند.
۴. درمانهای دارویی
در نظر داشته باشید که دارو باید توسط دکتر وسواس تجویز شود؛ بنابراین برای تشخیص اختلال و دریافت دارو توصیه میکنیم ابتدا با یک روانپزشک مشورت کنید. بهترین درمانهای دارویی برای بهبود اختلال وسواس تقارن عبارتاند از:
- مهارکنندههای بازجذب سروتونین (SSRIs): این داروها درمان خط اول دارویی برای انواع وسواس هستند. داروهایی مانند فلوکستین (Fluoxetine)، فلووکسامین (Fluvoxamine)، سرترالین (Sertraline)، پاروکستین (Paroxetine)، سیتالوپرام (Citalopram)، اسسیتالوپرام (Escitalopram) در کاهش علائم موثر هستند.
- کلومیپرامین (Clomipramine): کلومیپرامین، نوعی ضد افسردگی سهحلقهای که برای درمان انواع وسواس نیز تجویز میشود.
- راهبردهای تقویتی: اضافه کردن داروهای ضدروانپریشی آتیپیک مانند ریسپریدون (Risperidone) یا آریپیپرازول (Aripiprazole) به نسخه در بیمارانی که به مهارکنندههای بازجذب سروتونین بهتنهایی پاسخ نمیدهند، میتواند مفید باشد.

جمعبندی
وسواس تقارن یکی از اشکال ناتوانکننده اختلال وسواس فکری-عملی است که با نیاز شدید به نظم، تراز بودن و تعادل فیزیکی یا ذهنی شناخته میشود و میتواند زندگی روزمره فرد را بهشدت مختل کند. این اختلال ریشه در عوامل ژنتیکی، نوروبیولوژیکی، شناختی و محیطی دارد و با افکار مزاحم و رفتارهای تکراری برای کاهش اضطراب همراه است.
خوشبختانه روشهایی مانند مواجهه و جلوگیری از پاسخ (ERP)، درمان شناختی رفتاری (CBT)، تمرینهای ذهنآگاهی و مصرف داروهای خاص میتوانند علائم این اختلال را تا حد زیادی کاهش دهند. اگر شما یا یکی از اطرافیانتان با این نوع وسواس درگیر هستید، توصیه میشود برای تشخیص دقیق و شروع درمان، به روانپزشک مراجعه کنید یا از طریق امکان مشاوره آنلاین با روانپزشک شروع به درمان کنید. شما میتوانید از طریق سیستم نوبتدهی سایت درمانکده از بهترین متخصصان روانپزشک در سراسر ایران نوبت حضوری یا آنلاین دریافت کنید.
سوالات متداول
این بیماری نوعی اختلال وسواس فکری-عملی است که در آن فرد نیاز شدید به ترتیب و تقارن در اشیا یا حرکات خود دارد. این اختلال باعث ایجاد اضطراب و انجام رفتارهای تکراری برای دستیابی به تقارن میشود.
درمان وسواس قرینه در کودکان معمولا با استفاده از درمان شناختی-رفتاری (CBT) و تکنیکهای مواجهه و جلوگیری از پاسخ (ERP) انجام میشود. همچنین در موارد خاص ممکن است داروهای ضد اضطراب یا ضد افسردگی تحت نظر روانپزشک تجویز شود.
منبع: treatmyocd | gatewayocd