اختلالات شناختی یا عصبی-شناختی شامل مجموعهای از مشکلات هستند که عملکردهای حیاتی از جمله حافظه، تمرکز، یادگیری و تصمیمگیری را تحت تاثیر قرار میدهند. این اختلالات ممکن است در بدو تولد، دوران کودکی یا در بزرگسالی ظاهر شده و با افزایش سن وخیمتر شوند.
در این مقاله از مجله درمانکده به بررسی انواع اختلالات شناختی و علائم آنها میپردازیم و بهترین راهکارهای درمانی را معرفی میکنیم تا گامهای موثرتری برای بهبود کیفیت زندگی خود بردارید.
فهرست محتوا
انواع اختلالات شناختی
بسیاری از مشکلات شناختی علائم مشابهی دارند که اغلب به حافظه، درک، احساسات و حرکت مربوط میشوند. بعضی از این اختلالات ممکن است بخش خاصی از مغز را تحت تاثیر قرار دهند که این موضوع به پدیدار شدن یک علامت مشخص منجر میشود.
در اختلالات خفیف معمولا فرد هنوز قادر به انجام کارهای روزمره و زندگی مستقل است. اما در اختلالات ماژور دچار ناتوانی میشود و ممکن است نیازمند حمایت و مراقبت دائمی باشد.
رایجترین انواع اختلالات شناختی عبارتاند از:
۱. آلزایمر
بیماری آلزایمر که یکی از شایعترین اختلالات شناختی در سالمندان است، به از دست رفتن تدریجی حافظه، سردرگمی و سایر مشکلات شناختی منجر میشود. با پیشرفت بیماری، توانایی فرد در یادگیری مطالب جدید کاهش مییابد، رفتار او تغییر میکند و در نهایت گفتار و حرکاتش هم تحت تاثیر قرار میگیرد.
علائم آلزایمر که یک نوع دمانس (زوال عقل) تلقی میشود شامل موارد زیر است:
- فراموشی
- تکرار یک سوال یا عبارت به صورت مداوم
- سردرگمی بهویژه در موقعیتها و محیطهای ناآشنا
- مشکل در انجام کارها و برنامهریزی
- مشکلات گفتاری
- افسردگی و اضطراب
بعضی از داروها میتوانند روند پیشرفت این علائم را کندتر کنند. با این حال، افراد مبتلا ممکن است به مرور زمان به حمایتهای بیشتری نیاز داشته باشند.
۲. دمانس با اجسام لویی
این بیماری زمانی رخ میدهد که پروتئینهای غیر طبیعی ( اجسام لویی) در سراسر مغز رسوب میکنند. این اجسام میتوانند باعث مشکلاتی در تفکر، حرکت، خلقوخو و رفتار شوند و بر تواناییهای شناختی فرد تاثیر بگذارند.
دمانس با اجسام لویی یک بیماری پیشرونده است که به سطوح مختلفی از حمایت برای انجام فعالیتهای روزمره نیاز دارد. در مقایسه با آلزایمر، در این بیماری ممکن است مشکلات حافظه در مراحل اولیه به وضوح قابل مشاهده نباشند. همچنین علائم شناختی میتوانند با مشکلات رفتاری و توهمات بینایی همراه شوند.
از مهمترین علائم این نوع زوال عقل میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- توهم
- مشکل در حرکت کردن
- سرگیجه، افتادن و غش کردن
- اختلال خواب
- سردرگمی

۳. دمانس عروقی
دمانس عروقی هم جزء اختلالات شناختی طبقهبندی میشود و به دلیل مختل شدن جریان خون مغز اتفاق میافتد. این بیماری استدلال، برنامهریزی، قضاوت، حافظه و سایر فرآیندهای فکری را تحت تاثیر قرار میدهد.
دمانس عروقی اغلب پس از سکته مغزی به دلیل مسدود شدن شریانهای مغز رخ میدهد. با این حال، همه سکتهها همیشه به این بیماری منجر نمیشوند؛ اینکه سکته بر تفکر و استدلال تاثیر بگذارد یا خیر، به شدت و مکان وقوع آن بستگی دارد. دمانس عروقی همچنین ممکن است به دلیل سایر شرایطی که به عروق خونی آسیب میرسانند و باعث کاهش خونرسانی به مغز میشوند، رخ دهد.
عوامل خطر ابتلا به بیماری قلبی و سکته مغزی از جمله دیابت، پرفشاری خون، کلسترول بالا و سیگار کشیدن همگی میتوانند خطر ابتلا به دمانس عروقی را افزایش دهند.
دمانس عروقی با علائم زیر همراه است:
- ضعف عضلانی
- مشکلات حرکتی
- مشکل در برنامهریزی یا سازماندهی افکار و اعمال
- خلقوخوی ناپایدار
- سردرگمی
- مشکلات حافظه
۴. دمانس فرونتوتمپورال
دمانس فرونتوتمپورال به گروهی از بیماریهای مغزی اشاره دارد که عمدتا لوب فرونتال (پیشانی) و لوب تمپورال (گیجگاهی) را تحت تاثیر قرار میدهند. این نواحی با شخصیت، رفتار و زبان در ارتباط هستند.
دمانس فرونتوتمپورال ممکن است با اختلالات روان شناختی یا بیماری آلزایمر اشتباه گرفته شود. تفاوت این بیماری با آلزایمر در این است که معمولا در سنین پایینتر (۴۰ تا ۶۵ سالگی) آغاز میشود. البته احتمال بروز آن در سنین بالاتر هم وجود دارد.
علائم دمانس فرونتوتمپورال بسته به قسمتی از مغز که تحت تاثیر قرار میگیرد، متفاوت است. با این حال، معمولا شامل موارد زیر میشود:
- مشکل در درک احساسات دیگران
- رفتار اجتماعی نامناسب
- انزوای اجتماعی
- مشکلات گفتاری و ناتوانی در پیدا کردن کلمات مناسب
- تغییر عادات غذایی (پرخوری یا تمایل به مصرف شیرینی)
- ضعف عضلانی
- لرزش
- مشکل در راه رفتن
۵. بیماری هانتینگتون
بیماری هانتینگتون به مرور زمان باعث تخریب سلولهای عصبی مغز میشود و روی حرکات، تفکر و سلامت روان فرد تاثیر میگذارد. این بیماری نادر است و معمولا از طریق یک ژن تغییریافته به ارث میرسد.
علائم بیماری هانتینگتون میتواند در هر سنی رخ دهد، اما معمولا زمانی که افراد در دهه سوم یا چهارم زندگی خود هستند شروع میشود. اگر بیماری قبل از ۲۰ سالگی تشخیص داده شود، به آن هانتینگتون نوجوانی گفته میشود. در این صورت، علائم میتواند متفاوت باشد و با سرعت بیشتری پیشرفت کند.
بیماری هانتینگتون علائم زیر را ایجاد میکند:
- حرکات غیر ارادی
- اختلال یادگیری یا مشکل در درک اطلاعات
- تغییرات خلقی مانند افسردگی و تحریکپذیری
- مشکل در صحبت کردن
- مشکل در سازماندهی، اولویتبندی یا تمرکز روی وظایف
کاهش عملکرد در مدرسه، پرخاشگری، تشنج و زمین خوردن از شایعترین علائم این بیماری در افراد کمسنوسال هستند.

۶. آمنزی
آمنزی هم یکی ازمهمترین اختلالات شناختی است که به از دست دادن حافظه اشاره دارد. این بیماری ممکن است در فیلمها به شکل فراموش کردن هویت نمایش داده شود، اما در واقعیت معمولا چنین نیست. افراد مبتلا به آمنزی معمولا میدانند که چه کسی هستند، اما ممکن است در یادگیری اطلاعات یا شکلگیری خاطرات جدید مشکل داشته باشند.
آمنزی به دلیل آسیبدیدگی بخشهایی از مغز که برای پردازش حافظه ضروری هستند ایجاد میشود و در حال حاضر درمان خاصی ندارد. علائم این اختلال عبارتاند از:
- از دست دادن حافظه
- مشکل در به یاد آوردن افراد
- مشکل در یادگیری اطلاعات جدید
- سردرگمی
۷. دمانس ناشی از پارکینسون
دمانس پارکینسون یک نوع نارسایی شناختی است که اغلب در افراد مبتلا به بیماری پارکینسون دیده میشود. این اختلال یک بیماری نورودژنراتیو است که به حرکات غیر قابلکنترل (از جمله سفتی عضلات و لرزش) و مشکل در حفظ تعادل و هماهنگی منجر میشود. این علائم به مرور زمان پیشرفت میکنند و اغلب بر تواناییهای شناختی، رفتار، خواب و سلامت روان تاثیر میگذارند.
دمانس پارکینسون میتواند افراد را به شیوههای مختلف تحت تاثیر قرار دهد. علائم شایع آن عبارتاند از:
- اختلال در توجه و تمرکز
- کاهش حافظه
- مشکل در تفسیر اطلاعات بصری (برای مثال، مشکل در پیدا کردن اشیاء در یک فضای شلوغ)
- مشکل در برنامهریزی، شروع یا تکمیل کارهای ساده
- تغییرات خلقی مانند افسردگی و اضطراب
- توهم و هذیان
اختلالات شناختی در کودکان
اختلالات شناختی در کودکان به دلیل مشکلات سیستم عصبی به وجود میآیند و تواناییهای ذهنی و عملکردهای شناختی را تحت تاثیر قرار میدهند. این اختلالات میتوانند به تاخیر رشد منجر شوند و روی شنوایی، بینایی، گفتار، رفتار و حتی توانایی حرکت کردن تاثیر بگذارند.
از شایعترین مشکلات شناختی کودکان میتوان به اختلال کمتوجهی-بیشفعالی (ADHD)، سندرم داون، سندرم ایکس شکننده، فلج مغزی و سندرم پرادر- ویلی اشاره کرد. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد این مشکلات میتوانید مقاله «adhd چیست» را بخوانید.

چه عواملی باعث اختلالات شناختی میشوند؟
مشکلات شناختی یک علت خاص و واحد ندارند و به دلایل گوناگون و تحت تاثیر عوامل خطر متفاوتی ایجاد میشوند. در ادامه شایعترین دلایل بروز آنها آورده شده است:
- ژنتیک: بعضی از مشکلات شناختی مانند بیماری هانتینگتون و دمانس فرونتوتمپورال ممکن است منشاء ژنتیکی داشته باشند. تحقیقات نشان میدهد درصد قابلتوجهی از بیماران دارای سابقه خانوادگی این اختلالات هستند.
- عوامل بیولوژیکی: بسیاری از اختلالات عصبی-شناختی ماهیت دژنراتیو دارند؛ به این معنی که با گذشت زمان بدتر میشوند. در بسیاری از بیماریهای دژنراتیو، ماده سفید و خاکستری مغز کاهش مییابد و تفاوتهایی در حجم بخشهای خاصی از مغز مشاهده میشود.
- محیط: این اختلالات میتوانند به دلیل مشکلات دوران بارداری یا کودکی از جمله سوء تغذیه، قرار گرفتن در معرض مواد مضر، یرقان و زایمان زودرس ایجاد شوند.
- آسیبدیدگی: مشکلات شناختی ممکن است در اثر آسیب مغزی به وجود آیند و بسته به ناحیه آسیبدیده، علائم متفاوتی ایجاد کنند. برای مثال، آسیب لوب فرونتال بر برنامهریزی و خلقوخو تاثیر میگذارد؛ در حالی که آسیب ناحیه بروکا باعث تغییر گفتار میشود.
- سکته مغزی: سکته مغزی زمانی رخ میدهد که خونرسانی به مغز دچار اختلال میشود و نواحی خاصی از مغز آسیب میبیند.
- بیماریهای جسمی: بعضی از بیماریها از جمله بیماریهای خونی، کمبود ویتامین، عفونتهای مغزی، مننژیت و هیپوکسی (کمبود اکسیژن) میتوانند به مشکلات شناختی منجر شوند.
- مواد: مواد مخدر، الکل و داروهای تجویزی (مثل داروهای شیمیدرمانی، آرامبخشها و آنتیهیستامینها) ممکن است عملکرد شناختی را مختل کنند.
- مشکلات سلامت روان: بعضی از بیماریهای روانی از جمله اسکیزوفرنی، افسردگی و اختلال کمتوجهی-بیشفعالی به مشکلات شناختی منجر میشوند و حافظه، تمرکز و قدرت برنامهریزی را تحت تاثیر قرار میدهند.
تشخیص اختلالات شناختی
پزشک برای تشخیص این اختلالات ارزیابی بالینی کامل انجام میدهد و تاریخچه سلامت بیمار و خانواده او را بررسی میکند. در صورت نیاز ممکن است از اعضای خانواده هم برای تکمیل اطلاعات استفاده شود.
پزشک درباره بروز هر گونه تغییر در عملکرد، سلامت جسم، خلقوخو و رفتار سوال میپرسد تا درک کاملی از علائم موجود به دست آورد. همچنین برای کمک به ارزیابی دقیقتر ممکن است از پرسشنامه استفاده کند. این پرسشنامهها به شناسایی علائم خاصی مانند اختلال حافظه یا عدم آگاهی نسبت به زمان و مکان کمک میکنند و به پزشک در رد یا تشخیص یک بیماری مشخص یاری میرسانند.
علاوه بر این، پزشک معاینه بدنی انجام میدهد تا مشخص شود که آیا علائم شناختی به یک بیماری جسمی خاص مرتبط هستند یا خیر. تستهای تصویربرداری مانند سیتی اسکن و امآرآی (MRI) هم برای شناسایی مشکلات عصبی از جمله آسیب مغزی، سکته مغزی یا تومور مفیدند.

درمان اختلالات شناختی
در حال حاضر، راه قطعی برای درمان مشکلات شناختی وجود ندارد. اما بسیاری از افراد با دریافت مداخلات درمانی مناسب، مصرف دارو و مراقبتهای حمایتی میتوانند کیفیت زندگی خود را حفظ کنند.
۱. رواندرمانی
درمان فردی به کسانی که دچار اختلالات شناختی خفیف هستند کمک میکند درک بهتری از وضعیت خود پیدا کنند و با احساساتشان بهتر کنار بیایند. افراد مبتلا به اختلالات شدید ممکن است از این نوع درمان بهره کمتری ببرند.
خانوادهدرمانی هم برای بیشتر اختلالات بسیار مفید است. چرا که به اعضای خانواده اجازه میدهد احساسات خود را در یک فضای امن با یک متخصص در میان بگذارند و علائم فرد مبتلا و نحوه کمک کردن به او را بهتر درک کنند.
۲. کاردرمانی
کاردرمانی برای بسیاری از بیماران حیاتی است. چون این امکان را فراهم میآورد که همچنان عملکرد خود را با حمایت مناسب حفظ کنند و در زندگی به استقلال برسند. کاردرمانگر علاوه بر کمک به عملکرد روزمره میتواند در بهبود تعاملات اجتماعی و تقویت مغز نقش موثری داشته باشد.
کاردرمانگر تواناییهای فرد را ارزیابی کرده و برای بهبود عملکرد تغییراتی در محیط زندگی او ایجاد میکند. به عنوان مثال، اگر فرد در تحرک دچار مشکل باشد، کاردرمانگر فضای زندگی او را به گونهای تنظیم میکند که جابهجایی آسانتر و ایمنتر شود.
۳. دارودرمانی
اگرچه هیچ دارویی نمیتواند بیماریهای دژنراتیو از جمله زوال عقل را درمان کند، اما داروهای مختلفی برای کنترل بعضی از علائم اختلالات شناختی تجویز میشود.
داروهای ضد افسردگی، ضد اضطراب، ضد صرع و ضد روانپریشی ممکن است برای بهبود خلقوخو و کاهش توهم و هذیان مفید باشند. مهارکنندههای کولیناستراز هم اغلب برای افراد مبتلا به دمانس تجویز میشوند تا سرعت تحلیل رفتن مغز را کند کنند و اثرات بیماری را کاهش دهند.
۴. خودمراقبتی
بهبود سلامت جسم و روان به کاهش علائم اختلالات شناختی کمک میکند. این موضوع از طریق تغذیه سالم، ورزش منظم، خواب کافی، فعالیتهای آرامبخش، تعاملات اجتماعی و تمرینات تقویت مغز محقق میشود. با این حال، بعضی از بیماران ممکن است برای مراقبت از خود به کمک نیاز داشته باشند.
۵. درمان پزشکی
اگر اختلال شناختی به دلیل یک بیماری جسمی ایجاد شده باشد، درمان آن بیماری ضروری است. این درمان ممکن است شامل جراحی برای برداشتن تومور، مصرف دارو برای درمان عفونت یا کمک به ترک مواد مخدر باشد.

کلام پایانی
اختلالات شناختی شامل طیف گستردهای از بیماریها هستند که میتوانند زندگی فرد و اطرافیان او را به شدت تحت تاثیر قرار دهند. در صورت مشاهده علائم این اختلالات از جمله فراموشی، مشکل در تمرکز و تغییر ناگهانی رفتار یا گفتار حتما به متخصص مغز و اعصاب یا روانپزشک مراجعه کنید.
برای رزرو وقت جهت مشاوره آنلاین یا ویزیت حضوری، میتوانید به وبسایت درمانکده سر بزنید و با بهترین پزشکان متخصص از جمله روانشناس مشاوره آنلاین داشته باشید. همچنین، درمانکده این امکان را برای شما فراهم کرده تا از طریق سیستم نوبتدهی اینترنتی جهت مراجعه حضوری دکتر روانشناس از روانشناس مورد نظر خود نوبت بگیرید.
سوالات متداول
این اختلالات روی عملکرد شغلی و تحصیلی و تعاملات اجتماعی جوانان تاثیر میگذارند و کیفیت زندگی آنها را کاهش میدهند.
خیر. در حال حاضر، هیچ راهی برای درمان کامل این اختلالات وجود ندارد. اما میتوان علائم آنها را کنترل کرد و سرعت پیشرفتشان را کاهش داد.
با ورزش منظم، پیروی از رژیم غذایی سالم، حفظ وزن در محدوده مناسب، ترک سیگار و الکل، انجام تمرینات تقویت مغز و کنترل بیماریهای زمینهای مثل افسردگی، دیابت و پرفشاری خون میتوان احتمال ابتلا به این اختلالات را کاهش داد.
منابع: mentalhealth, mentalhealth