سطح بندی انواع اختلالات روانی و موضوعات اساسی درباره آن

در مقاله‌ای که در پیش رو دارید در صدد هستیم که بسیاری از مهم‌ترین سوالات و ابهاماتی که در زمینه سطح بندی اختلالات روانی وجود دارد را پاسخ گوییم. این بخش‌ها در قالب سرفصل‌های مختلف ارائه خواهد شد و به شما کمک می‌کند با انواع اختلالات روانی آشنا شوید. در نهایت نیز تصویر روشنی از سطح بندی اختلالات روانی برای شما ایجاد می‌شود. بنابراین با مجله درمانکده همراه باشید تا اطلاعاتی دقیق و تخصصی را به زبانی ساده در اختیارتان قرار دهیم.

طبقه بندی اختلالات روانی و مزایای آن

این فعالیت یعنی دسته بندی کردن اختلالات روانی، به طور سنتی از تلاش‌های عملی برای جستجوی شباهت‌ها و تفاوت‌ها در بین گروه‌های بیمار شروع شده است. امروزه بیشترین استفاده از آن برای اهداف اداری و بازپرداخت است. علاوه بر این، محققان از طبقه‌بندی اختلالات روانی برای شناسایی گروه‌های همگن از جمعیت بیماران استفاده می‌کنند تا ویژگی‌های آن‌ها و عوامل احتمالی تعیین‌کننده بیماری روانی مانند علت، پاسخ درمانی و نتیجه را کشف کنند. استفاده از طبقه‌بندی اختلالات روانی نیز به عنوان راهنما در آموزش و عملکرد بالینی اهمیت پیدا کرده است. کارهای روانپزشکی و طب رفتاری عمدتاً مبتنی بر قضاوت بالینی و نظریات نظری در مورد علت شناسی بود. معرفي تشخيص عملياتي جنبه‌هاي روش‌هاي مختلف را ابهام‌زدايي كرده است.

شناسايي يك ويژگي باليني بايد تعريف، مشاهده و در صورت امكان به روشي مشابه مستقل از ارزياب اندازه‌گيري شود. یکی از بزرگترین دستاوردهای طبقه‌بندی اختلالات روانی تاکنون درک این موضوع بوده است که بیماری‌های روانی را می‌توان به عنوان اختلالات عملکرد مغز توضیح داد. به عنوان مثال، اسکیزوفرنی، که به عنوان یک افسانه یا یک برچسب اجتماعی در نظر گرفته می‌شد، به عنوان یکپارچگی از عملکردهای ذهنی که منشا آن در مغز است، تعریف شد: برای مثال، اشتباهات در پردازش فکر منجر به این اختلال روانی می‌شود.

بیشتر بدانید: حمله پانیک؛ علل، علائم و راه درمان این اختلال

بیشتر بدانیم: اختلال دیسلکسیا و شناخت آن

 انواع طبقه‌بندی اختلالات روانی DSM-5 و ICD-11

طبقه‌بندی اختلالات روانی باید اهداف متعددی را دنبال کند. درک این اهداف می‌تواند به روشن شدن انتخاب‌های انجام شده توسط توسعه دهندگان DSM-5 و ICD-11 کمک کند، به ویژه هنگامی که صحبت از تفاوت بین این دو سیستم می‌شود. شایان ذکر است که اهداف مختلف طبقه‌بندی اختلالات روانی متقابل نیستند. در واقع، آنها اغلب به روش‌های پیچیده همپوشانی دارند. نحوه ارائه آنها در اینجا بیش از حد ساده شده است تا برخی از مهم‌ترین مؤلفه‌های نحوه استفاده از یک طبقه‌بندی را روشن و مشخص کند.

اهداف اصلی یک سیستم تشخیصی برای اختلالات روانی:

1. به متخصصان اجازه می‌دهد تا الگوهایی را در بین علائمی که افراد ارائه می‌دهند (مانند سندرم ها) تشخیص دهند.
2. به عنوان یک مرجع توافق شده عمل می‌کند که آستانه‌ای را برای اختلال و/یا ناراحتی تعیین می‌کند که تشخیص و همچنین بهبودی پس از تشخیص را تضمین می‌کند.
3. مجموعه‌ای از اسم‌ها را ارائه می‌دهد که ممکن است به ارتباط سریع و کارآمد بین متخصصان، بیماران، خانواده ها، شرکت‌های بیمه، مقامات بهداشت عمومی، محققان و عموم مردم کمک کند.
4. شرایط و اختلالات سلامت روان را در گروه‌ها و ساختارهایی سازماندهی می‌کند که به کاربران راهنمای تشخیصی اجازه می‌دهد اختلالی را که به دنبال آن هستند بیابند.
5. به مراقبت‌های بهداشتی عمومی در شناسایی افراد نیازمند به خدمات کمک می‌کند، انتخاب‌های آگاهانه‌ای در مورد بهترین نحوه تخصیص منابع سیستم و تصمیم گیری در مورد اینکه چه کسی واجد شرایط خدمات است (به عنوان مثال، بازپرداخت بیمه و مراقبت‌های بهداشتی همگانی) کمک می‌کند
6. برنامه ریزی درمان، هدف درمان و مدیریت بالینی افراد مبتلا به شرایط سلامت روان را به اطلاع می‌رساند.
7. تعریف می‌کند که یک جامعه مایل به پذیرش کدام رفتار است و کدام رفتار را تحمل نمی کند (به عنوان مثال، رفتار ضد اجتماعی.
8. با توجه به چشم انداز WHO برای ICD-11 (برای همه بیماری ها، شرایط و اختلالات)، بهترین هدف از تعیین یک تشخیص، کاهش رنج است.در ارزش اسمی، یک طبقه‌بندی برای توصیف شرایط مختلفی که متخصصان سلامت روان درمان و مدیریت می‌کنند وجود دارد. جایگزین این است که پزشکان هر فرد را از ابتدا بر اساس علائم خاص خود توصیف کنند، که نه تنها ناکارآمد است، زیرا زمان و تلاش زیادی را می‌طلبد، بلکه احتمالاً غیرقابل اعتماد است و تابع سوگیری‌های شخصی و حرفه‌ای است.

بیشتر بدانیم: 10 تفاوت نگرانی با استرس و اضطراب

طبقه‌بندی فعلی

(DSM-IV) با همکاری سازمان بهداشت جهانی توسعه یافته است و نزدیک به طبقه‌بندی ICD-10 است که در سال 2000 اصلاح شده است.  DSM-5جدید در می‌2013 منتشر شد و حاوی توضیحات و تعاریف متناسب با تغییر است.

• ناتوانی ذهنی (اختلال رشد فکری) – اصطلاح عقب ماندگی ذهنی که در DSM-IV استفاده می‌شود با ناتوانی ذهنی جایگزین شده است که اکنون رایج است. معیارهای تشخیصی بر اساس ظرفیت شناختی (IQ) و عملکرد انطباقی است. شدت با عملکرد تطبیقی ​​به جای نمره IQ تعیین می‌شود.
• اختلالات ارتباطی – شامل اختلال زبان، اختلال صدای گفتار (نام جدیدی برای اختلال واج شناختی) و اختلال روانی دوران کودکی (نام جدیدی برای لکنت زبان).
• اختلال طیف اوتیسم (ASD) – ASD اصطلاح جدیدی است که منعکس کننده اجماع علمی است که چهار اختلال قبلاً جداگانه در واقع یک وضعیت واحد با سطوح مختلف شدت علائم هستند. ASD در حال حاضر شامل اختلال اوتیستیک قبلی DSM-IV (اوتیسم)، اختلال آسپرگر، اختلال تجزیه کننده دوران کودکی و اختلال رشد فراگیر است که به طور دیگری مشخص نشده است.
• اختلال نقص توجه/بیش فعالی (ADHD) – معیارهای تشخیصی ADHD در DSM-5 مشابه با معیارهای DSM-IV بر اساس علائم مشابه است، اما به دو حوزه علائم (بی توجهی و بیش فعالی/تکانشگری) تقسیم می‌شود.
• اختلال یادگیری خاص – ترکیبی از تشخیص‌های DSM-IV اختلال خواندن، اختلال ریاضی، اختلال بیان نوشتاری و اختلالات یادگیری است.
• اختلالات حرکتی – شامل اختلالات عصبی رشدی DSM-5: اختلال هماهنگی رشدی، اختلال حرکتی کلیشه ای، اختلال تورت، اختلال تیک حرکتی یا صوتی پایدار (مزمن) و سایر اختلالات تیک مشخص و نامشخص.
• طیف اسکیزوفرنی و سایر اختلالات روان پریشی – تغییراتی در تعاریف DSM-IV برای اختلال اسکیزوافکتیو، اختلال هذیانی و کاتاتونیا ایجاد شد.
• اختلالات دوقطبی و مرتبط – معیارهای تشخیصی با چندین دسته و معیار جدید اضافه شد. شامل اختلالات افسردگی اساسی، شدت افسردگی مرتبط با سوگ و خطر خودکشی است.
• اختلالات اضطرابی – آگورافوبیا، فوبیای خاص و اختلال اضطراب اجتماعی، حمله پانیک، فوبیای خاص، اختلال اضطراب اجتماعی، اختلال احتکار، اختلال مو کشیدن.
• اختلالات وسواسی اجباری ناشی از مواد/دارو.
• سایر اختلالات وسواسی جبری و مرتبط.
• اختلالات تجزیه ای، علائم جسمی و اختلالات مرتبط، علائم غیر قابل توضیح پزشکی.
• اختلال پیکا (یعنی میل مداوم و خوردن اجباری مواد غیرخوراکی) و اختلال نشخوار کننده (یعنی برگشت مکرر پرخوری غذا)
• اختلالات اجتنابی/محدود کننده در مصرف غذا – بی اشتهایی عصبی، پرخوری عصبی، اختلال پرخوری.
• اختلالات مخرب، کنترل تکانه و سلوک – مشکلات خودکنترلی عاطفی و رفتاری.
• اختلالات مخالفت و نافرمانی – اختلال سلوک، اختلال انفجاری متناوب.
• اختلالات عصبی – هذیان، اختلالات عصبی شناختی، زوال عقل ناشی از شرایط پزشکی، به عنوان مثال، بیماری آلزایمر.
• اختلالات شخصیت – الگوی بلندمدت رفتارها، احساسات، افکار تداخل در توانایی عملکرد در روابط، کار و سایر شرایط.
• پارافیلیا و اختلالات پارافیلیک – اعمال جنسی غیر معمول – با خطر برای دیگران

بیشتر بدانیم: اختلال تنفر از بدن چیست؟ چطور والدین درباره احساس خوب به بدن به کودک خود آموزش دهند؟

بیشتر بدانیم: اختلال هیپومانیا و هر آنچه که باید درباره علائم، تشخیص و درمان آن بدانید

علل اختلالات روانی در ابزارهای تشخیصی مختلف

هر دو ابزار تشخیصی بر اساس این اصل ایجاد شده‌اند که علل اولیه سطح بندی اختلالات روانی، اختلالات در فرآیندهای بیولوژیکی، ژنتیکی، روان‌شناختی و رشدی است. DSM-5 بر اهمیت داشتن تشخیص برای کمک به پزشکان در تعیین پیش آگهی، برنامه‌های درمانی و پیامدها تأکید می‌کند. با این حال، تحقیقات در مورد سندرم‌ها قادر به یافتن بیماری‌های مرتبط قابل شناسایی نبوده است، و شیوع بالای همبودی نشان می‌دهد که به نظر نمی رسد خوشه‌هایی  از علائم و نشانه‌ها با مکانیسم‌های زیربنایی گسسته همبستگی بالایی داشته باشند.

نقد به DSM

منتقدان DSM استدلال کرده‌اند که اختلالات برچسب‌های خودسرانه‌ای هستند که برای توصیف تجربیات انسانی معمولی که غیرعادی تلقی می‌شوند استفاده می‌شوند.

بیشتر بدانیم: علائم، علل و درمان اختلال دو قطبی

خاتمه

در این مقاله بخش‌هایی مهم و اساسی در خصوص اختلالات روانی و نیز سطح بندی اختلالات روانی را مورد بررسی قرار دادیم. در صورتی که نیازمند اطلاعات تکمیلی هستید به شما توصیه می‌شود که به سایر مقالات این وبسایت مراجعه کنید. یا در صورت نیاز می‌توانید که در بخش کامنت‌ها با کارشناسان ما در ارتباط باشید. زیرا که در اسرع وقت تمامی پرسش‌های شما پاسخ داده خواهد شد.

برای ارتباط با روانشناس یا روانپزشک مجرب و با تجربه می‌توانید به سایت درمانکده مراجعه کنید، همچنین برای ارتباط سریع‌تر از امکان مشاوره آنلاین با متخصص روانشناس یا مشاوره آنلاین با متخصص روانپزشک استفاده کنید.

بیشتر بدانیم: ترومای نژادی (استرس آسیب‌زا مبتنی بر نژاد) چیست؟

سوالات متداول

منبع: sciencedirect